فرقی نمیکرده مسافران چه کسانی هستند، قافله کاروانهایی که زائرانش به قصد طواف خانه دوست با هزار شوق، سر از پا ناشناخته قصد خراسان میکردهاند یا تاجران ادویههای هندی و پارچههای کشمیر پاکستانی با حاشیههای زردوخته به قصد معاملهای پرسود باشند که کورهراهها را در مینوردیدهاند، در این مسیرِ هزاراتفاق، همیشه مأمن و سرپناهی باید میبوده است تا غبار خستگی راه از سر شانههاشان بتکاند و تاول پاهای به خاشاک نشستهشان را التیام دهد.
این رسم میهماننوازی بوده است خاصه آنکه میهمان عزم مشهد کرده باشد. همین امر هم عامل و اسبابی بوده است برای ساخت کاروانسراهایی که حالا دیگر کمتر نشانی از آنها باقی است. کاروانسراهایی که آخرین آمار وجودشان را میتوان در کتاب «مکتب شاپور (مشهد در آغاز قرن چهارده خورشیدی)» دید. وقتی مجموع تحقیق و گشتوگذار شش مؤلف(1)این کتاب برای یافتن سراها، کاروانسراها و تیمچهها میشود 152باب که حالا دیگر کمتر نشانی از آنها باقی است.
در توضیح این کتاب آمده است: «مشهد در دهه اول قرن چهارده: شماره سراها، کاروانسراها و تیمچهها در مجموع حدود 152 باب است که 19 باب آنها در ناحیه یک، 65 باب در ناحیه2، بیش از 39باب در ناحیه3 و 62باب در ناحیه4 میباشد. عدهای از این کاروانسراها تجاری و برخی زوارنشین و پارهای علافی هستند. سراهای تجاری بیشتر در ناحیه3(بازارها) و ناحیه4(پایین خیابان) و زوارنشین نیز در ناحیه 4 قرار گرفته است.»
در این کتاب نام کاروانسرای ازبکها را که یکی از قدیمیترین کاروانسراهای مشهد تا ابتدای قرن گذشته بوده را در ردیف28 و محل آن را نیز پایینخیابان نوشتهاند. سطرهای بعدی نشانهایی است از این کاروانسرای تخریب شده که در مکتوبات و اسناد تاریخی یافتهایم.
وجود کاروان سراها و رونق آن ها همیشه معیار روشنی از اقتصاد و پویایی بازار شهرها بوده است. این سازه ها به سبب قدمت زیاد اغلب دارای مجموعه ای از بناهای کاربردی و سودمند بوده اند که نشان از سال ها تجربه استادان معمار در این دیار داشته است.
بیهقی درباره ساخت کاروان سرا در مشهد عهد سلطان مسعود غزنوی توضیحاتی داده که اهمیت و نقش کاروان سراها در بافت شهری آن دوران را نشان می دهد.
برای نمونه او توضیح می دهد که تجارت تا قرن پنجم هجری قمری آن چنان گسترش یافت که کاروان هایی برای معاملات تجاری (در بازاری که مقدسی نیز در نیمه قرن چهارم هجری قمری از آن خبر داده است) به مشهد سفر می کردند و چون به مکانی برای بیتوته و استقرار اعضای کاروان و احشام آن ها نیاز بوده است، کاروان سراهایی احداث می شود.
این موقعیت مناسب اقتصادی در قرون بعد نیز به گفته نویسندگان مختلف، حفظ می شود و اقدامات عمرانی نظیر ساخت کاروان سراها ادامه می یابد آن چنان که برای نمونه در دوره تیموریان در شهرهایی مانند سمرقند، بخارا، مرو، هرات و مشهد گسترش چشمگیر یافته، مجموعه هایی مانند مسجد و مدرسه نیز در کنارشان سقف و ستون می خورند.
«سرای میرمعین» معروف به «سرایازبک ها» یکی از قدیمی ترین سراهای ایران و نمونه ای از یک کاروان سرای کامل در بخش شرقی مشهد، مربوط به این دوره بوده است و گویا در سال 1158 هجریقمری در دوره نادرشاه از سوی «یلداش بیک» فرزند حاجی امام وردی کوزه کنانی وقف می شود.
«سرای میرمعین» معروف به «سرایازبک ها» یکی از قدیمی ترین سراهای ایران و نمونه ای از یک کاروان سرای کامل در بخش شرقی مشهد، مربوط به این دوره بوده است
در مکتوبات کهن از سرای ازبک ها با عنوان«سرای لزگی ها» نیز یاد شده و مکان آن را هم که مساحتی در حدود 5هزارو 587 متر مربع داشته است در ابتدای کوچه سیاه آب یا سیابون مقابل مدرسه عباسقلی خان نوشته اند. البته ناگفته نماند این کاروان سرا احتمالا در زمان احداث خود در دوران تیموری و حکومت ازبک ها بر خراسان در بیرون از دیوارهای شهرقرار داشته و بعد از کشیده شدن پایین خیابان در حاشیه آن قرار گرفته است.
زیرا در گذشته، سراها و تیمچه ها را که محل عمده فروشی کالا و سرویس دهنده و کامل کننده بازار بوده در مرکز شهرها جانمایی می کرده اند، ولی کاروان سراهایی با این ابعاد که بارانداز کالای تجاری بوده در مجاورت دروازه شهر احداث می شده تا عبور کاروانیان و شترها در شهر ایجاد مزاحمت نکند.
« الکس بارنز» از جمله مستشرقانی است که در دوره قاجار به مشهد سفر کرده است، در جایی از شرح سفرش وقتی به لشکرکشی عباس میرزا ولیعهد قاجار و حاکم مشهد (در حدود 1210 خورشیدی) اشاره می کند، می نویسد: « 129 شتر از خیابان گذشته، وارد کاروان سرای بزرگ ازبک ها شدند. از آنجا که سیل جمعیت این کاروان سرای بزرگ را پر کرده بود او به اجبار درصدد یافتن جای کوچک تری برآمد.»
«جیمز بیلی فریزر» سیاح انگلیسی هم که در سال 1213 خورشیدی در جریان سفرش به ایران چند صباحی را هم در مشهد گذرانده، از زبان دوستش مکنیل موضوعی را یادآوری می کند که گویا سه سال قبل از آن اتفاق افتاده است. او می گوید: « حاکم مشهد(عباس میرزا) از کاروان سرای ازبک ها به عنوان زندان برای اسکان هزاران اسیر اهل سرخس استفاده کرده است.» او همچنین در بیان اوضاع اقتصادی بد مشهد در آن دوران از این کاروان سرا نام می برد که با داشتن 12 اتاق هیچ کدام به اجاره نرفته و حتی یک مسافر هم نداشته است.
این در حالی است که صنیع الدوله در کتاب «مطلع الشمس» که مربوط به دوره ناصرالدین شاه است، این بنا را به عنوان کاروان سرایی بسیار بزرگ توصیف کرده و توضیح می دهد: « کاروان سرای اُزبک ها از بناهای قدیم شهر می باشد و بانی آن فردی ناشناس از اهل قاینات بوده و دارای سه طبقه عمارت است.
قسمتی از حجره های طبقه سوم برای اقامت در اختیار زوار حرم مطهر رضوی قرار می گرفته و کسبه الیجه باف(2) نیز در بخش دیگر آن فعالیت داشته اند. همچنین طبقه وسط در اختیار تجار و طبقه همکف به صورت انبار مورد استفاده قرار می گرفته است.»
این رجل دوره ناصری در ادامه با بیان احادیث مشهوری از پیامبر اسلام (ص) و امام رضا (ع) آن ها را احادیث متن کتیبه کاشی کاری سردر کاروان سرای اُزبک ها معرفی می کند و در ادامه می نویسد: « تاریخ 1272 قمری ( 1234 خورشیدی) به عنوان زمان اتمام بنا درج شده که به همت آقا محمدعلی شیرازی نقش خورده است.» در این کتیبه گویا از محمدحسین شهید مشهدی نیز به عنوان کاتب این کتیبه نام برده شده است که احتمالا این تاریخ برای مرمت یا بازسازی بنا بوده باشد.
خانیکوف نیز در سفرنامه اش (مربوط به سال 1236 خورشیدی) از 16 کاروان سرا نام می برد و بیان می کند که تنها چهار کاروان سرا از جمله سرای «میر معین رضا» یا همان ازبک ها در محدوده مقدس شهر (مقصود حرم مطهر رضوی و محدوده متصل به آن است) قرار گرفته اند. این کاروان سرا علاوه بر در ورودی و درگاه قدیمی خود در ابتدای دالان ورودی، یک سراچه، هشتی و یا سرسرا داشته با چند دکان در آن که یکی از آن ها مخصوص دالان دار و دیگری قهوه خانه سرا بوده است.
محوطه و میدان داخلی کاروان سرا یا میان سرا هم عبارت بوده از حیاط مستطیل بزرگی به وسعت حدود 60 در 40 متر مربع با حوض آبنمای مستطیل شکلی در وسط و یک حیاط خلوت به نام خلوت سرا که برای نگهداری دواب و استر استفاده می شده است. در این سرا برخی از تاجرها دو حجره داشته اند، یکی در ضلع شمالی یا رو به قبله برای زمستان که آفتابگیر بوده و یک حجره هم در ضلع جنوبی و پشت به قبله برای تابستان که فضای خنک تری را فراهم می ساخته است.
از بررسی سخنان سیاحان و نویسندگان این موضوع نمایان می شود که این کاروان سرا در طول دوره های متمادی فراز و فرودهای فراوانی را پشت سر گذاشته است ولی در همه این دوران ( از روزگار رونق اقتصادی گرفته تا دوران قحطی و جنگ) متناسب با شرایط خود را وفق داده است.
این بنا با قدمت چند صدساله در سال 1360 خورشیدی تخریب و بخشی از آن ضمیمه دوربرگردان پایین خیابان قرار گرفت و بر باقی مانده آن پاساژ امین احداث شد
در سال های آخر قاجار، پهلوی و اوایل انقلاب، سرای ازبک های قدیم مشهد، مرکز تجارت و معاملات پوست قرگل(قرقل)، پشم، نخ، رنگ قالی، برنج، ادویه و گیاهان دارویی، بذر، دانه های روغنی و صمغ ها مانند کنجد، کتیرا، شیرخشت، ترنجبین، تخم خربزه و هندوانه و برخی دکان های قالی و قالیچه، جاجیم، گلیم، نمد، زیلو و الیجه بوده است.
متأسفانه در ادامه تخریب های گسترده و بی توجهی به بناهای تاریخی شهر در طی سالیان، این بنا با قدمت چند صدساله در سال 1360 خورشیدی تخریب و بخشی از آن ضمیمه دوربرگردان پایین خیابان قرار گرفت و بر باقی مانده آن پاساژ امین احداث شد. در پایان باید گفت، سرا، کاروان سرا، تیم و تیمچه ها امروزه دیگر جای خود را به پاساژ یا گذرگاه ها داده اند ولی در قدیم هر کدام از این مجموعه ها، کاربری خاص خود را داشته اند که پاساژهای امروزی جای آن ها را پر نمی کنند.
(1)-محمدتقی مدرس رضوی، علی اکبر فیاض، سید علی موید ثابتی، عبدالحمید مولوی و محمود فرخ
(2)- نوعی پارچه راه راه پشمی یا ابریشمی که با دست بافند. احتمالا با نوعی بافت به نام گلیج که در سمنان و مازندران بافته می شود یکی باشد.
وقتی از یک کاروان سرای بزرگ صحبت می شود برای درک بهتر از تصویر آن بخش های مختلف بنا توصیف میشود. در کاروان سرای اُزبک ها برابر توضیح اسناد و مکتوبات قدیمی، طبقه بالای سرا شامل حجره های تاجران بوده که همراه ایوان یکپارچه و عریض مقابل آن ها بر روی بام انبارهای طبقه زیرین بنا شده و با دو پلکان قرینه به میان سرا وصل می شده است.
در اصلی و سرسرای ورودی هم که به پایین خیابان باز می شده با یک سرطاقی و گذرگاه به میان سرا می رسیده است. دو سکوی نشیمن در طرفین درب ورودی کاروان سرا قرار داشته است که در معماری به آن پیرنشین گفته می شود. در وسط سرسرا یا هشتی، حوضچه و سنگاب آبخوری قرار داشته و پلکان های اول برای ورود به طبقات دوم در طرفین سرسرا بوده است.
همچنین اتاق قهوه خانه و اتاق انبارداران و دلالان و باربران و حتی اتاق دالان دارها و کلید دارها، اتاق استراحتگاه و خوابگاه مسافران و کارگران نیز در همین جا تعبیه می شده و کمی جلوتر دو قپان کفه ای بزرگ توزین کالا در دو سوی گذرگاه ورودی به میان سرا خودنمایی می کرده است.
در وسط میان سرا حوض آب بزرگی برقرار بوده که از دو بخش تشکیل می شده است؛ بخش میانی(اصلی)حوض برای وضو و بخش بیرونی نیز که به صورت نواری به دور حوض اصلی حلقه می شده، مخصوص شست وشو بوده و در انتهای میان سرا و چسبیده به دیوار خلوت سرا هم اتاق های انبار کالای تجار بوده که آن ها را در زیر حجره ها ساخته بودند.
مسافران با عبور از گذرگاه که سومین و آخرین پلکان به صورت قرینه در آن قرار داشته به خلوت سرا وارد می شده اند. در خلوت سرا، وضوخانه و منبع آب ، آبریزگاه، چرخ چاه، اسطبل ستوران و آخوربندهای دواب و انبار علیق و وسایل چهارپایان جای می گرفته است.
در مقابل ورودی اصلی بعد از عبور از خلوت سرا که به کوچه تاجرها منتهی می شده، دکان های حاشیه اصلی و کوچه سیابون و همچنین حجره های ضلع شرقی قرار داشته اند. این مجموعه طوری طراحی شده بوده که به شکلی گونیا مانند، نقش پشت بند را برای دیوارهای کاروان سرا بازی می کرده است تا علاوه بر استحکام بخشی دیوارهای کاروان سرا، در هنگام رانش زمین و یا زلزله خطر تخریب ها را کاهش دهد.